-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:40703 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:22

چه نكاتي در سيره حضرت سليمان وجود دارد؟
خداوند برابر رحمت رحمانيش داراي هبه عام است و بر اين اساس همه چيز از مواهب الهي است و فرزند نيز خواه ذكور و خواه اناث و خواه صالح و خواه طالح هبه خداوند به شمار مي آيد: (يَهَبُ لِمَنْ يَشاءَ اُناثاً وَيَهَبُ لِمَنْ يَشاءْ الذُكور) شوري/49، و برابر رحمت رحيميش داراي هبه مخصوص است و بر اين اساس چيزهايي كه با خير و بركت و هدايت همراه است، از مواهب ويژه الهي است و آيات داله بر بخشش اسحاق و يعقوب به ابراهيم و بخشش يحيي به زكريا و هبه هارون به موسي و نيز بخشش سليمان به داود (ع) از اين قبيل است، چنانكه در هنگام نيايش گفته مي شود: (فَهَبْ لي مِنْ لَدُنْك ولّياً * يَرِثُني وَيَرِثُ مِنْ ال يَعْقوب) مريم/5 ـ 6. يا گفته مي شود: (رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُريّةٍ طَيِّبة) آل عمران/38 و هنگام اعطاي عيسي به مريم چنين نازل مي شود: (اِنَّما اَنا رَسُول رَبِّكَ لَاَهَب لَكِ غُلاماً زَكيّاً) مريم/19، و آنچه درباره سليمان ارائه شد مبتني بر هبه خاص خداي سبحان است.

دوم: همه اوصاف كمالي كه براي انبيا و اوليا به نحو عموم وارد شده شامل حضرت سليمان خواهد بود و نيز آنچه در خصوص انبياي ابراهيمي (عليهم السلام) آمده است شامل آن حضرت مي شود و نيز امامت كه از مواهب خاص الهي به حضرت ابراهيم (ع) و ذريّه صالح و عادل وي است، نصيب حضرت سليمان شده است، زيرا او نيز از ذريّه صالح و عادل خليل الله است.

سوم: آنچه نصيب حضرت سليمان (ع) شد نه از راه علوم عادي و قريب بود و نه از راه علوم غير عادي و غريب، مانند سحر و كهانت و طلسم، بلكه از راه ولايت بود كه فقط نصيب انبيا و اوليا مي شود، از اين رو گروهي كه در عهد سليمان (ع) به فكر نيل به آن مقام از راه سحر و مانند آن افتادند و با سحر كارهاي زيانبار مي كردند مورد نكوهش خداوند واقع شدند و سيره علمي و عملي حضرت سليمان از آن تبرئه شد:(وَاتّبِعوا ما تَتْلُوا الشياطِينْ عَلي مُلْكِ سُلَيْمان وَما كَفَر سُلَيمان وَلكِن الشَّياطين كَفَروا...) بقره/102.

چهارم: چون (بسم الله الرحمن الرحيم) محتوي اسم اعظم بوده و با آن، كمال نزديكي را دارد و (بسم الله)از عبد صالح همتاي (كُن) از خداي سبحان است، زيرا در اين حال بنده صالح حق، مظهر فاعليت خداوند خواهد بود و نامه كريمانه حضرت سليمان با (بسم الله) شروع شد، احتمال آن مي رود كه همه پيروزيهاي مادي و معنوي آن حضرت بر حاكمان سبأ و انتقال تخت فرمانروايي آن بانو از يمن به فلسطين از بركات همان بسم الله باشد و آنچه كارگزاران سلطنت سليمان انجام داده اند ظهوري از آثار همان اسم اعظم باشد كه سليمان (ع) داراي آن بوده است، از اين رو هنگام مشاهده استقرار تخت در حضورش چنين گفت: (هذا مِنْ فَضْلِ رَبّي ...). گرچه اگر حمل تخت به دست يكي از كارگزاران آن حضرت بوده و مقام منيع وي هيچ دخالت تكويني در كار آن كارگزار نداشته بود، باز هم شكر از نعمت خدا بجا بود، ولي ظاهر سپاس گزاري آن است كه حضور تخت مستقيماً براثر لطف خداوند به شخص سليمان بوده است.

پنجم: سرّ تهديد به عذاب دردناك و توانفرسا در برابر غيبت كوتاه هدهد آن است كه غيبت يك مأمور در شرايط حساس نظامي و مانند آن كه حضرت سليمان (ع) در پيش داشت با غيبت عادي يكسان نيست.

ششم: همان طور كه ديگران در پيشنهاد حمل تخت عظيم از فاصله فراوان بين يمن و فلسطين،از سرعت حركت يا سرعت عمل خبر مي دادند محتمل است كلمه (فَمَكث غير بعيدٍ) نمل/22 هم ناظر به سرعت سير هدهد باشد، گرچه صريح در آن نيست، چون از لحظه تفقد و آگاهي از غيبت تا لحظه حضور هدهد درنگ كمي بود نه تمام مدّت اياب و ذهاب آن طاير، ولي احتمال مزبور خالي از وجه نيست.

هفتم: گرچه اوّلين كسي كه نامه حضرت سليمان را دريافت كرد، ملكه سبأ بود، ليكن مخاطب نامه همه ستاره پرستان بودند نه تنها ملكه سبا، چون در مأموريت هدهد چنين آمد: (اِذْهَبْ بِكِتابيِ هذا فَاَلْقَهِ اِلَيْهم) نمل/28 و در متن نامه چنين آمد: (الاّ تَعْلُوا عَلّيَ وَأْتُوني مُسْلِمين) نمل/31 كه همه خطابها ناظر به عموم مردم است نه خصوص ملكه، و مضمون نامه همان مفاد نامه هاي رسول اكرم (ص) است.

: آية الله جوادي آملي
تفسير موضوعي قرآن ج 7 (سيرة پيامبران(ع) در قرآن)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.